روزی چند بار با این سوال ها مواجه می شوید؟
قیمت دلار امروز چند شده؟ قیمت یورو چی؟ شاخص بورس پایین اومده یا رفته بالا؟ درخواست ویزا به کجا رسیده؟ لاتاری امسال هست؟ زبان رو چی کار کنیم؟ آمریکا خوبه یا کانادا؟ آلمان برم یا ایتالیا؟
این سوال هایی که همه ی ما این روزها بیشتر از هر وقتِ دیگری می شنویم. در تاکسی، محل کار، مهمانی ها، خانه و یا کنار عزیزترین دوستانمان.
این روزها صف کشیدن برای خرید بلیت هواپیما و خروج از کشور راحت تر از صف کشیدن برای موفقیت در کشور شده است.
فقط کافی است حرفِ میم را در نوار سرچ گوگل قرار دهیم تا انواع و اقسام مهاجرت را برایمان ردیف کند.
نبود ثبات اقتصادی، نبود آرامش روحی و نداشتن امکانات رفاهی و کاری در کشور باعث شده است هر روز به هزار و یک راه برای رفتن از کشور عزیزمان ایران فکر کنیم. گویا دیگر خاک و وطن معانی اصلی خودش را از دست داده است و فقط به یک چیز فکر میکنیم فرار.
اما در این میان تکلیف ما ایرانی هایی که قصد مهاجرت نداریم چیست؟
آیا باید کم بیاوریم و دست از تلاش کردن برداریم؟ آیا نباید قدمی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور برداریم؟ نباید به یکدیگر کمک کنیم تا باری از دوش یکدیگر برداریم؟ باید روز به روز حس وفاداری به یکدیگر را فراموش کنیم؟
نه ما باور داریم تنها راه نجات مهاجرت نیست، تنها راه آرامش فرار نیست، باید ساخت، باید با یکدیگر متحد شد و هوای کسب و کارهای همدیگر را بیشتر داشت. ما بیش از هر برهه تاریخی به حس وفاداری احتیاج داریم، به حسِ اهمیت به توجه و محبت.
باور کنید همیشه رفتن بهترین راه حل نیست. باور کنید باید ساختن را از خودمان شروع کنیم. اینجا وطن است. هنوز هم نامش ایران است و باید به داشتنش ببالیم.
بلفی را در اینستاگرام دنبال کنید
|